همه ی ما از خانواده های متفاوتی متولد شده و بزرگ شده ایم. به جرئت می توان گفت ذات ما مشکلی ندارد این تریبت است که از ما چیزی میسازد که همین الان هستیم.

اگر قصد تغییر داری باید خودت را تربیت کنی

تمام خزعبلات ذهنت را پاک کن، ژنتیک یا محیط هیچکدام بندی نیست که بتواند در برابر اراده ی آزاد و الهی تو تاب بیاورد همه شان پاره خواهند شد اگر بخواهی و خودت را تسلیم قدرت برتر کنی.

برای تغییر یافتن نیازمندی آگاهی از شخصیت گذشته ات هستی و نیازمند تربیت کردن خودت برای قبول نکردن احساسات و افکار گذشته. تغییر را در سه سطح می توان طبقه بندی کرد:

1- آگاهی: آگاهی یافتن از الگو های ثابت احساسی و افکاری ات، مثل احساس اضطراب و الگوی فکری مانند: من بازنده هستم، من موفق نخواهم شد، و

2- پاک کردن ذهن و جسم: بعد از شناسایی این الگو های ثابت در طول روز هر وقت گرفتار چنین افکار و احساسات شدی، آن ها را به عنوان هویت خودت قبول نمی کنی، و تمرکز و توجه ات را بارها و بارها به زمان حال برمیگردانی (تکنیک برچسب زنی)

3-بارگزاری شخصیت تازه: بعد از پاک کردن حافظه زیستی ات، وقت این است که شخصیت تازه، احساسات و الگو های افکاری تازه را نصب کنی، و آنقدر تکرارشان کنی که بخشی از طبیعت تو شود و بدون تلاش اضافی همانطور رفتار کنی. (شرطی سازی سیستم عصبی با الگو های تازه)

شک و تردید الگویی قدیمیست

شک و تردید به این که آیا می توانی تغییر کنی؟ آیا قدرتش را داری؟ پس نتایج تغییر کی در زندگی ات ظاهر می شوند، پس کی به خواسته هایت می رسی؟ تمام این شک و تردید ها، انگل هایی هستند که هرچه سریعتر باید به آن ها آگاه شوی و نابودشان کنی. چطور؟ وقتی دچار شک و تردید شدی رهایشان می کنی و به زمان حال برمیگردی یا خودت را روی افکار و احساسات تازه تنظیم می کنی.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها