رشد کن
نمی دانم چقدر این حرف را جدی میگیرید یا چقدر برایتان مهم است اما این حرف برای من "اثبات شده و مهم" است و کوچک ترین اهمیتی نمی دهم اگر برایتان مهم نباشد!
وقتی هنوز عقلت زیر سن قانونی است، اما از نظر تقویمی بیست و چند سال داری هر لحظه زندگی کردن ات "فاجعه" است. وقتی نمی توانی احساسات و افکارت را کنترل کنی، وقتی نمی توانی به خواسته هایت برسی، وقتی هدفی در زندگی نداری، و وقتی "بی لیاقتی" ات را با انواع و اقسام بهانه های تخیلی توجیه می کنی یعنی هنوز "کودکی معصوم" هستی که نیاز به مراقبت داری و نمی توانی روی پای خودت بایستی.
رشد کردن مفهومی عجیب و غریب یا پیچیده نیست، و هیچ ربطی به بحث های انگیزشی ندارد، هر کسی که بخواهد در زندگی اجتماعی اش موفق باشد نیاز دارد رشد کند، شخصیت اش را بهبود ببخشد، و کنترل خودش و زندگی اش را در دست بگیرد. بار ها این موضوع را در همین وبلاگ گفته ام که "وقتی کنترل احساسات و افکارت را نداری دقیقا شبیه به سالمندانی هستی که کنترل مدفوع شان را از دست داده اند".
اگر رشد کردن برایت اهمیت دارد، و اگر دوست داری در زندگی به خواسته هایت برسی، نیاز داری تا روش های رشد را بیاموزی. در اینجا چند نکته در مورد راه های رشد را می نویسم تا شاید جرقه ای درون ذهنت بوجود بیایید و دست به عمل بزنی:
در نهایت فراموش نکنید، که اگر با ترس هایتان رو به رو نشوید و اگر در برابر آن کاری انجام ندهید، یا اگر ترس ها و مشکلات تان را با کارهای کاذب مثل خوابیدن، بیرون رفتن، یا فضای مجازی بخواهید فراموش کنید، یعنی هنوز "کودک" هستید، و ذهن تان زیر سن قانونی گیر کرده است.
درباره این سایت